طبق معمول با آلارم ساعت 6 پاشدم صبونه خوردم و لباس پوشیدم رفتم پایین دیدم شتتتتتتت

برفو نیگاااااااااااااااااااااا

رفتم دانشگاه دیدم بعله بچه ها اونجان

از اونجایی که حس درس خوندن نبود با اون برف بعد از تموم شدن برف های پردیس جم و جور کردیم رفتیم پارک پردیسان D:

نگم براتون که چقد خوش گذشت و جای همتون خالی = )

صرفا جهت ثبت شدن حس خوب = )


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها